خانه عناوین مطالب تماس با من

یاس من یاس علی

یاس من یاس علی

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • تنها ...
  • خبر داری یا نه ...
  • یه عمری ...
  • دیوار ...
  • گلایه ...
  • ۲۰ بهمن ...
  • تنها ماندم ...
  • این قرارمون نبود ...
  • خداوندا ...
  • گلایه ...
  • عاشقت مرد ...
  • از دل برود ...
  • دلتنگ تو ...
  • ادعا ...
  • دوستت دارم ...
  • یادت می آید ...
  • دعا ...
  • سکوت ...
  • دلم گرفته ...
  • باز ...
  • دار قلب ...
  • نمانده است ...
  • بدون تو ...
  • بعد از تو ...
  • تو مرا ...
  • گناهی ندارم ...
  • چون خاک ...
  • که بعد از تو ...
  • بعد تو ...
  • قول ...
  • فاصله ی نگاهت ...
  • اگه ...
  • راست گفتی ...
  • نیامدی ...
  • همیشه یکی بود و ...
  • تا ابد ...
  • خداحافظ ...
  • به همین سادگی ...
  • قلبم رو ببر ...
  • ای دوست ...
  • می روم اما ...
  • شروعی دوباره ...

بایگانی

  • بهمن 1388 6
  • دی 1388 6
  • آذر 1388 6
  • آبان 1388 6
  • مهر 1388 6
  • شهریور 1388 6
  • مرداد 1388 6

آمار : 12016 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • فاصله ی نگاهت ... دوشنبه 30 شهریور 1388 19:24
  • اگه ... دوشنبه 30 شهریور 1388 19:22
    من بی تو هیچم تو باورم نکن خیسم ز گریه تنها ترم نکن عاشق نبودم تا با تو سر کنم آتش نبودم خاکسترم نکن اگه عاشقت نبودم اگه بی تو زنده بودم تو بمون که بی تو غصه می خورم اگه دل به تو نبستم اگه این منم که هستم ولی از هوای گریه ات پُرم اگه شکوه دارم از تو اگه بی قرارم از تو تو بمون که آشیانه ام تویی به هوایت ای ستاره به تو...
  • راست گفتی ... دوشنبه 30 شهریور 1388 19:18
  • نیامدی ... دوشنبه 30 شهریور 1388 19:16
    باز امشب ای ستاره تابان نیامدی باز ای سپیده شب هجران نیامدی شمعم شکفته بود که خندد بروی تو افسوس ای شکوفه خندان نیامدی زندانی تو بودم و مهتاب من ، چرا باز امشب از دریچه زندان نیامدی با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی مگذار قند من که به یغما برد مگس طوطی من که در شکرستان نیامدی شعر من از...
  • همیشه یکی بود و ... دوشنبه 30 شهریور 1388 19:13
  • تا ابد ... دوشنبه 30 شهریور 1388 19:08
    کی می دونه که مهربون کی بود ، چی بود کی جز خدا و من می تونه مهربون رو تعریف کنه کی می تونه ادعا کنه که مهربونه ... قدرتو ندونستم ... کاش ... میدونی که می خوام بنویسم ، از تو ، از جدایی ، از فاصله ، از ... و میدونی که واسم خدای عشقی و همیشه واسم مهربون می مونی و ... پس اگه حرفی زدم ، عکسی گذاشتم ، شعری نوشتم ، یا ......
  • خداحافظ ... پنج‌شنبه 22 مرداد 1388 21:41
  • به همین سادگی ... پنج‌شنبه 22 مرداد 1388 21:38
    به همین سادگی رفتی بی خداحافظ عزیزم سهم تو شد روز تازه سهم من برات که بمیرم به همین سادگی کم شد عمر گلبوته تو دستم گله از تو نیست می دونم خودم اینو از تو خواستم به جون ستاره هامون تو عزیزتر از چشامی هر جا هستی خوب و خوش باش تا ابد بغض صِدامی تو رو محض لحظه هامون نشه باورت یه وقتی که دوسِت ندارم اینو بخدا گفتم به سختی...
  • قلبم رو ببر ... پنج‌شنبه 22 مرداد 1388 21:28
  • ای دوست ... پنج‌شنبه 22 مرداد 1388 21:21
    مرا پرسی که چونی ؟ چونم ای دوست جگر پر درد و دل پر خونم ای دوست حدیث عاشقی بر من رها کن تو لیلی شو که من مجنونم ای دوست به فریادم زتو هر روز ، فریاد ازین فریاد روز افزونم ای دوست شنیدم عاشقان را می نوازی مگر من زان میان بیرونم ای دوست نگفتی گر بیفتی گیرمت دست ؟ ازین افتاده تر کاکنونم ای دوست
  • می روم اما ... سه‌شنبه 20 مرداد 1388 22:09
  • شروعی دوباره ... شنبه 17 مرداد 1388 19:34
    می خوام دوباره شروع کنم به نوشتن !!! نوشتن از مهربون از روزگار از سرنوشت از جدایی از ... آخه از شما چه پنهون من یه سنگ صبور داشتم که همیشه حرفامو به اون می زدم غصه هام ، شادیام ، حرفای کوچیک و بزرگم ، راست و دروغام ، ... خلاصه همه چیزمو تا وقتی بود قدرشو ندونستم تا وقتی بود ... اما حالا که رفت ... فکر نمی کردم این قدر...
  • 42
  • 1
  • صفحه 2