اگه ...

من بی تو هیچم تو باورم نکن

خیسم ز گریه تنها ترم نکن

عاشق نبودم تا با تو سر کنم

آتش نبودم خاکسترم نکن

اگه عاشقت نبودم

اگه بی تو زنده بودم

تو بمون که بی تو غصه می خورم

اگه دل به تو نبستم

اگه این منم که هستم

ولی از هوای گریه ات پُرم

اگه شکوه دارم از تو

اگه بی قرارم از تو

تو بمون که آشیانه ام تویی

به هوایت ای ستاره

به تو می رسم دوباره

اگه عاشقم بهانه ام تویی

دل کنده بودم از همزبونیت

پنهون نکردی از من نشونیت

من پا کشیدم از عهد بسته ام

تو پا فشردی بر مهربونیت

اگه همزبون نبودم

اگه مهربون نبودم

چه کنم دل این دل شکسته رو

اگه سرد و مُرده بودم

اگه پر نمی گشودم

به تو بستم این دو بال خسته رو

اگه شکوه دارم از تو

اگه بی قرارم از تو

تو بمون که آشیانه ام تویی

به هوایت ای ستاره

به تو می رسم دوباره

اگه عاشقم بهانه ام تویی

نیامدی ...

باز امشب ای ستاره تابان نیامدی

باز ای سپیده شب هجران نیامدی

شمعم شکفته بود که خندد بروی تو

افسوس ای شکوفه خندان نیامدی

زندانی تو بودم و مهتاب من ، چرا

باز امشب از دریچه زندان نیامدی

با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز

چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی

مگذار قند من که به یغما برد مگس

طوطی من که در شکرستان نیامدی

شعر من از زبان تو خوش صید دل کند

افسوس ای غزال غزلخوان نیامدی

گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه

نامهربان من تو که مهمان نیامدی

خوان شکر به خون جگر دست می دهد

مهمان من چرا به سر خوان نیامدی

دیوان حافظی تو و دیوانه تو من

اما پری به دیدن دیوان نیامدی

نشناختی فغان دل رهگذر که دوش

ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی

گیتی متاع چون منش آید گران به دست

اما تو هم به دست من ارزان نیامدی

صبرم ندیده ای که چه زورق شکسته یی است

ای تخته ام سپرده به طوفان نیامدی

عیش دل شکسته عزا می کنی چرا

عیدم توئی که من به تو قربان نیامدی

تا ابد ...

کی می دونه که مهربون کی بود ، چی بود

کی جز خدا و من می تونه مهربون رو تعریف کنه

کی می تونه ادعا کنه که مهربونه ...

قدرتو ندونستم ...

کاش ...

میدونی که می خوام بنویسم ، از تو ، از جدایی ، از فاصله ، از ...

و میدونی که واسم خدای عشقی

و همیشه واسم مهربون می مونی

و ...

پس اگه حرفی زدم ، عکسی گذاشتم ، شعری نوشتم ، یا ...

بدون که از تو گله ندارم ، نفرت ندارم ، بدم نمی یاد ، در حقم بدی نکردی ، و ...

بدون که همیشه عاشقت می مونم

بدون که همیشه خدا ، خدا می مونه

بدون که ...

کی می دونه که چقدر در حقم خوبی کردی

چه امیدا که ندادی ، چه زندگیا که نبخشیدی

چه ...

کی و چی بودم ؟ یه مرده متحرک ، یه ...

از من چی ساختی ؟ یه زنده فعال ، یه ...

از تو خیلی چیزا یاد گرفتم ، خیلی چیزا ...

تا ابد مال منی ، تا ابد دوستت دارم ، تا ابد ...

می خوام از بدی بنویسم ولی بدی روزگار

می خوام از بدبختی بنویسم اما بدبختی سرنوشت

می خوام از جدایی بگم اما ...

واسه همه چیز ممنون ...

...

...

...