که بعد از تو ...

هرگز نیندیشیده ام آری ، که بعد از تو...

این دل ندارد هیچ دلداری ، که بعد از تو...

پشت دلم از رفتنت خم می شود اما

تو غافلی از کوه آواری که بعد از تو ...

یادت می آید نیمه شبها درد و دلها را

من مانده ام حالا و دیواری ، که بعد از تو...

چیزی نمی خواهی بگویی این دم آخر

من فکر کردم حرفها داری ، که بعد از تو...

من قول دادم در نبودت غصه هایم را

از من نخواه این خویشتن داری ، که بعد از تو...

دیگر منی هم نیست شاید هم نمی دانم

حس می کنی این رنج و آزاری ، که بعد از تو...

شاعر شدم با اشکهایم گونه هایت را

با بیت های سرد و تکراری ، که بعد از تو...

من پایبند عشق می مانم ولی انگار

تو رفته ای در فکر آن یاری ، که بعد از من...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد